من برخی شاعران غنا [ =آواز خوش طرب انگیز ] یی سرا را دوست دارم، چون از بینش درست برخوردارند و هرگز حاضر نیستند احساس یا رویا را بیش از یک لحظه به هنر منتقل کنند.
کسی که دیگری را دوست دارد و به راستی به او عشق می ورزد، هر روز تلاش می کند یک کشیش دهکده ای باشد که دوست دارد همه شب خیابان های تنگ و پرپیچ و خم خود را طی کند و در محیط اندیشه و هوش و استعداد محبوب خود گردش نماید.
فن و هنر پیری آن است که انسان سالخورده خود را به منزله ی تکیه گاه زندگانی و به منزله ی مرد مورد اعتماد نسل های آینده قرار دهد، نه اینکه خود را در برابر جوانان به منزله ی یک دشمن و رقیب نمایان سازد.